آدم با آدمای متفاوتی روبرو می شود. بعضی هایشان خیلی عجیب اند. همسایه ای داریم که مدتی مدیر ساختمان بود. خیلی برای ساختمان زحمت می کشید (به قول خودش). البته چون خیلی مقتصد بود، سعی می کرد همیشه همه چیزهای خراب ساختمان را به بدترین شکل ممکن اما رایگان (یا به ارزان ترین شکل) تعمیر کند. بیشتر اوقات با آدمهای بیکار ساختمان که کم هم نبودند در پارکینگ مجتمع جمع می شدند و شروع به استعمال دخانیات و غیبت و شر و ور گویی می گذراند.

خدا واسه هیچکس نیاره. دوهفته پیش تصادف کردم و چون ماشین قابلیت حرکت نداشت چاره رو در این دیدم که ببرمش نمایندگی ایران خودرو (تو بخون نمایندگی چهل بغداد). مراجعه کردم به بیمه تا نماینده شون رو بفرستن واسه بازدید. بماند که چند روز طول کشید تا نماینده محترم قدم رنجه کنن و برن واسه بازدید. خلاصه اینکه بعد از بازدید حدود یک هفته طول کشید ماشین تو نمایندگی پذیرش بشه و کاراش رو شروع کنن. رفتم ماشین رو تحویل گرفتم صحیح و سالم.